«من در واقع معیار مورد استفاده برای رسیدن به حکم را “ابتکاری” تعریف می کنم. برای جرایم به اصطلاح «سوءاستفاده از بازار»، مانند جرایمی که در این مقطع مورد مناقشه قرار گرفت، رویه قضایی نسبتاً ثابتی وجود داشت که میلان، مقر بورس اوراق بهادار را به عنوان مقصد طبیعی دادرسی مشخص می کرد. و بنابراین، در واقع، دادستان کل کشور نیز در کیفرخواستی که در ماه ژوئیه تنظیم شد، درخواست شد».
و سپس در عوض؟
«و سپس دادگاه استیضاح تشخیص داد که اسناد باید به رم منتقل شود، که در هر صورت دفاع نیز به عنوان یک فرضیه فرعی به میلان گزارش داده بود. البته باید تاکید کرد که هیچ گاه لحظه و در نتیجه محل وقوع جرم به این شکل مطرح نشده بود: نه لحظه ای که ارتباط به بورس می رسد، بلکه لحظه ای که ارتباط وارد دانشمند کامپیوتر مدار می شود. بازسازی، در انتظار انتشار دلایل، به نظر من حداقل جسورانه است: اگر روزی سرورهای رم به خارج از کشور منتقل شوند، چه میشود؟».
اما آیا توضیحی در خصوص چرایی پذیرش این «معیار بدیع» داده شده است؟
«من هیچ نظری ندارم، صادقانه. اما تصور میکنم که در صورت تایید معیار سنتی، کسی میتوانست به صورت جدلی بپرسد که چرا برای ارسال مدارک به میلان اینقدر صبر میکنیم، اگر مقصد صلح آمیز بود. در عوض، با انتخاب رم، کاساسیشن نشان داد که حرکت به لومباردی چندان واضح نیست».
© REPRODUCTION رزرو شده است